The best Side of sshstores stunnel

و از تو در باره «ذو القرنين» سؤ ال مي‏كنند، بگو به زودي گوشه‏ اي از سرگذشت او را براي شما بازگو خواهم كرد. (۸۳)

(ناگهان عيسي زبان به سخن گشود) گفت من بنده خدايم به من كتاب (آسماني) داده و مرا پيامبر قرار داده است. (۳۰)

إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُولَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا يُظْلَمُونَ شَيْئًا ﴿۶۰﴾

كُلُوا وَارْعَوْا أَنْعَامَكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِأُولِي النُّهَى ﴿۵۴﴾

من الله هستم، معبودي جز من نيست، مرا پرستش كن و نماز را براي ياد من به پادار. (۱۴)

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلًا ﴿۱۰۷﴾

إنّ شدة البرد من زمهرير جهنم هذا ما أكّده أهل العلم وأثبتوه، وذلك استنادًا للحديث الشريف الذي رواه الصحابي الجليل أبو هريرة رضي الله عنه، عن النبي صلى الله عليه وسلم أنّه قال: “قالتِ النَّارُ: رَبِّ أَكَلَ بَعْضِي بَعْضًا، فَأْذَنْ لي أَتَنَفَّسْ، فَأْذِنْ لَهَا بنَفَسَيْنِ، نَفَسٍ في الشِّتَاءِ، وَنَفَسٍ في الصَّيْفِ، فَما وَجَدْتُمْ مِن بَرْدٍ، أَوْ زَمْهَرِيرٍ فَمِنْ نَفَسِ جَهَنَّمَ، وَما وَجَدْتُمْ مِن حَرٍّ، أَوْ حَرُورٍ فَمِنْ نَفَسِ جَهَنَّمَ”.

شما به سراغ او برويد و بگوئيد: ما فرستاده‏ هاي پروردگار توئيم، بني اسرائيل را با ما بفرست، و آنها را شكنجه و آزار مكن، ما آيت روشني از سوي پروردگارت براي تو آورده‏ ايم و سلام و درود بر آن كس ‍ باد كه از هدايت پيروي مي‏كند. (۴۷)

ما به پروردگارمان ايمان آورديم تا گناهان ما و آنچه را از سحر بر ما تحميل كردي ببخشد، و خدا بهتر و باقيتر است. (۷۳)

قَالَ هَذَا رَحْمَةٌ مِنْ رَبِّي فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ رَبِّي جَعَلَهُ دَكَّاءَ وَكَانَ وَعْدُ رَبِّي حَقًّا ﴿۹۸﴾

اذْهَبْ أَنْتَ وَأَخُوكَ بِآيَاتِي وَلَا تَنِيَا فِي ذِكْرِي ﴿۴۲﴾

فرعون آن مجلس را ترك گفت، و تمام مكر و فريب خود را جمع كرد، و سپس همه را (در روز موعود) آورد. (۶۰)

آنها غير از خدا معبوداني براي خود انتخاب كردند تا مايه عزتشان باشد (چه پندار خامي ؟). (۸۱)

و اما آن ديوار متعلق به دو نوجوان يتيم در آن شهر بود، و زير آن گنجي متعلق به آنها وجود داشت و پدرشان مرد صالحي بود، پروردگار تو مي‏خواست آنها به حد بلوغ برسند، و گنجشان را استخراج here كنند، اين رحمتي از پروردگارت بود، من به دستور خود اين كار را نكردم، و اين بود سر كارهائي كه توانائي شكيبائي در برابر آنها نداشتي! (۸۲)